loading...

عباس ذوالقدری

یادداشت های علمی یک طلبه

بازدید : 1549
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 6:53
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی‌قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

بازدید : 436
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 4:58
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی‌قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

بازدید : 678
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 4:58
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی‌قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

بازدید : 1096
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 3:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی‌قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

بازدید : 666
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 3:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی‌قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

بازدید : 840
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 3:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

فرق بین هواجس نفسانی و وساوس شیطانی زیاد است.

وقتی یک القای نفسانی به انسان بشود همان را می‌خواهد و اصرار و ابرام دارد که همان کار خلاف را انجام دهد.

اما وقتی شیطان وسوسه می‌کند می‌خواهد انسان را از مسیر مستقیم منحرف کند، اما اصرار بر یک گناه خاصی ندارد. می‌خواهد انسان را به خطا بیندازد. اگر به این خطا نیفتاد خطای دیگری پیشنهاد می‌دهد.

مثلا می‌خواهد انسان را از نماز اول وقت باز دارد. البته خوشحال می‌شود با یک گناه کبیره این کار را بکند، اما اگر نشد با یک گناه صغیره، اگر نشد با یک کار مباح. مثلا همین مقدار هم که انسان را با گپ و گفتگو با دوستانش سرگرم کند و از نماز اول وقت باز دارد برایش کافی است.

این گناه نشد گناه دیگر، پایین تر، بالاتر، کوچکتر یا بزرگتر... اصلا برایش مهم نیست.

البته خدای متعال راه مدیریت بر نفس را هم به انسان تعلیم فرموده وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها . فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها

بازدید : 1332
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 1:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

کتاب سه دقیقه در قیامت را خواندم. خاطره‌‌‌ای است که نسبت داده شده به یک مدافع حرم. نوشتند لحظاتی در بیمارستان مرگ بر او عارض شده و دوباره بعد از سه دقیقه برگشته است.

کتاب بسیار شبیه است به سیاحت غرب. منظورشان از قیامت هم در این کتاب برزخ است نه آن قیامت که در آن روز همه انسانها محشور خواهند شد.

در اینکه ممکن است گوینده خاطره واقعاً برایش مکاشفه شده باشد و در لحظات درد و بیماری مسائلی را مشاهده کرده باشد شکی نیست. این امکان وجود دارد. اما بدون تردید مشاهدات این فرد آمیخته بوده است با باورهای ایشان. و همه مطالب این کتاب صحیح نیست.

ایشان می‌گوید بعد از خروج از این عالم دیده که یک میزی هست و شخصی نشسته آنجا و نامه اعمال انسانها را به دستشان می‌دهد. پرونده‌ها روی میز او وجود دارد. وقتی ایشان به پرونده خودش نگاه می‌کند همه اعمال خود را بی کم و کاست در آن می‌بیند حتی افکار و خیالات خود را.

این مطلب صحیح نیست. زیرا اعمال انسان از انسان جدا نیست. اقرأ کتابک ... منظور کتاب نفس انسان است که همه اعمال و نیات انسان در آن ثبت و ضبط است. پرونده‌‌‌ای بیرون از ما وجود ندارد.

گوینده خاطره بسیار به آیات و روایات استناد می‌کند که این شک را در خواننده کتاب بر می‌انگیزد که اصلا مشاهده‌‌‌ای صورت نگرفته و گوینده بر اساس آیات و روایات عالم پس از مرگ را توصیف کرده است. همان شبهه‌‌‌ای که در مورد کتاب سیاحت غرب هم وجود دارد. ممکن هم هست اینگونه باشد. اما چنانچه گفتیم اگر هم واقعاً مشاهده‌‌‌ای رخ داده باشد این مشاهده صافی و خالص نبوده و ممزوج است به باورهای گوینده. که این باورها هم از ظاهر آیات و روایات گرفته شده است و به مغز و باطن آنها راهی نیافته است.

در حالی که عالم برزخ عالمی‌است که در آن زندگی وجود دارد و نتیجه و باطن اعمال انسانها در آن آشکار خواهد شد. انسان در انجا ممکن است فقیر یا ثروتمند باشد، زیبا یا زشت باشد، خانه داشته باشد یا بی خانمان باشد و ... زندگی شبیه به این دنیا اما با وسعت و عمق و شدت بالاتر.

در مجموع این کتاب متناسب با باورهای ظاهر گرایانه نوشته شده است و مخاطب فلسفه و عرفان و تفسیر خوانده را نمی‌تواند اقناع کند.

بازدید : 1800
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 1:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

أَ لَا حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا؟ إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا.


آیا آزاده ‏اى نیست که این خرده طعام مانده در کام دنیا را بیفکند و به اهلش واگذارد؟ جانهاى شما را بهایى نیست جز بهشت جاودان، پس مفروشیدش جز بدان. (حکمت 456 نهج البلاغه)

علی علیه السلام همه عاشورا را در این حکمت خلاصه کرد و ارائه داد. حرّیت و آزادگی در گذشتن از دنیا و ذلّت و نکبت در دلداگی به آن است. راه حرّ و عمر سعد از اینجا از هم جدا می‌شود.

بازدید : 715
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 1:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عباس ذوالقدری

تفسیر البرهان فى فضل سورة یس: الشیخ فى مجالسه باسناده قال قال ابو عبد الله علیه السلام علموا اولادکم یس فانها ریحانة القرآن.

و فى الامالى عن على علیه السلام قال الحسن و الحسین علیهما- السلام ریحانتا رسول الله (ص) (روح من سفینة البحار).

و فى مسند احمد بن حنبل (ج 5 ص 51) باسناده عن مبارک بن فضالة فى الحسن اخبرنى ابوبکرة‌‌ان‌رسول الله (ص) کان یصلى فاذا سجد وثب الحسن على ظهره و على عنقه فیرفع رسول الله رفعا رفیقا لئلا یصرع قال فعل ذلک غیر مرة فلما قضى‏ صلاته قالوا یا رسول الله رأیناک صنعت بالحسن شیئا ما رأیناک صنعته قال انه ریحانتى من الدنیا و‌‌ان‌ابنى هذا سید و عسى الله تبارک و تعالى‌‌ان‌یصلح به بین فئتین من المسلمین.

و الروایة فى أن الحسن و الحسین ریحانتا رسول الله مشحونة فى جوامع الفریقین فراجع الى روح من المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوى و غیره و کذلک التعبیر بریحانة فى القرآن سیما فى یس منه و فى تفسیر نور الثقلین للحویزى عن انس بن مالک عن رسول الله (ص) قال‌‌ان‌لکل شى‏ء قلبا و قلب القرآن یس.

و فى الجامع الصغیر:‌‌ان‌لکل شى‏ء قلبا و قلب القرآن یس و من قرأ یس کتب الله له بقرائتها قرائة القرآن عشر مرات، الدارمى ت عن أنس.

و کذلک فى مسند احمد بن حنبل عن معقل بن یسار عن رسول الله (ص) فى ذیل حدیث؛ و یس قلب القرآن (ج 5 ص 26) و در نسخه ‏اى عتیق خطى در علوم غریبه آمده است که در حدیث آمده که قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:

لکل شى‏ء قلب و قلب القرآن یس و قلب الیاسین سلام قولا من رب رحیم.

و قد تقرر عند اولى الالباب أن الامام علیه السلام قلب عالم الامکان فالقرآن ریحانة و الامام ریحانة و یس قلب القرآن و الامام قلب عالم الامکان فالامام قرآن، و القرآن امام.

و قد روى عن رسول الله (ص) انه قال انى مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى اهل بیتى لن تضلوا ما تمسکتم بهما و انهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض.

و حدیث الثقلین قد رواه الفریقان فى جوامعهم الروائیه على طرق کثیرة و صور عدیدة فالقرآن مع الامام و الامام مع- القرآن یدور الامام حیث یدور القرآن و یدور القرآن حیث یدور الامام.

ثم‌‌ان‌کون یس قلب القرآن لعله لمکان آیة و کل شى‏ء أحصیناه فى امام مبین و ذلک لما جاء فى عدة روایات من أنه الامام الذى احصى الله تبارک و تعالى فیه علم کل شى‏ء، فراجع الى تفسیرى البرهان و نور الثقلین فى المقام. و لا مانع عقلا و نقلا من أن یبلغ الانسان الى مبلغ فى العبادة و التوجه الى الملکوت یصیر الامام المبین الذى فیه تبیان کل شى‏ء. و لنا فى المقام کلام و الحمد لله رب العالمین.

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 22
  • بازدید کننده دیروز : 23
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 28
  • بازدید ماه : 65
  • بازدید سال : 2507
  • بازدید کلی : 33023
  • کدهای اختصاصی