کتاب سه دقیقه در قیامت را خواندم. خاطرهای است که نسبت داده شده به یک مدافع حرم. نوشتند لحظاتی در بیمارستان مرگ بر او عارض شده و دوباره بعد از سه دقیقه برگشته است.
کتاب بسیار شبیه است به سیاحت غرب. منظورشان از قیامت هم در این کتاب برزخ است نه آن قیامت که در آن روز همه انسانها محشور خواهند شد.
در اینکه ممکن است گوینده خاطره واقعاً برایش مکاشفه شده باشد و در لحظات درد و بیماری مسائلی را مشاهده کرده باشد شکی نیست. این امکان وجود دارد. اما بدون تردید مشاهدات این فرد آمیخته بوده است با باورهای ایشان. و همه مطالب این کتاب صحیح نیست.
ایشان میگوید بعد از خروج از این عالم دیده که یک میزی هست و شخصی نشسته آنجا و نامه اعمال انسانها را به دستشان میدهد. پروندهها روی میز او وجود دارد. وقتی ایشان به پرونده خودش نگاه میکند همه اعمال خود را بی کم و کاست در آن میبیند حتی افکار و خیالات خود را.
این مطلب صحیح نیست. زیرا اعمال انسان از انسان جدا نیست. اقرأ کتابک ... منظور کتاب نفس انسان است که همه اعمال و نیات انسان در آن ثبت و ضبط است. پروندهای بیرون از ما وجود ندارد.
گوینده خاطره بسیار به آیات و روایات استناد میکند که این شک را در خواننده کتاب بر میانگیزد که اصلا مشاهدهای صورت نگرفته و گوینده بر اساس آیات و روایات عالم پس از مرگ را توصیف کرده است. همان شبههای که در مورد کتاب سیاحت غرب هم وجود دارد. ممکن هم هست اینگونه باشد. اما چنانچه گفتیم اگر هم واقعاً مشاهدهای رخ داده باشد این مشاهده صافی و خالص نبوده و ممزوج است به باورهای گوینده. که این باورها هم از ظاهر آیات و روایات گرفته شده است و به مغز و باطن آنها راهی نیافته است.
در حالی که عالم برزخ عالمیاست که در آن زندگی وجود دارد و نتیجه و باطن اعمال انسانها در آن آشکار خواهد شد. انسان در انجا ممکن است فقیر یا ثروتمند باشد، زیبا یا زشت باشد، خانه داشته باشد یا بی خانمان باشد و ... زندگی شبیه به این دنیا اما با وسعت و عمق و شدت بالاتر.
در مجموع این کتاب متناسب با باورهای ظاهر گرایانه نوشته شده است و مخاطب فلسفه و عرفان و تفسیر خوانده را نمیتواند اقناع کند.