فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ٥خُلِقَ مِن مَّآءࣲ دَافِقࣲ٦یَخۡرُجُ مِنۢ بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ٧ طارق
پس آدمى باید بنگرد که از چه آفریده شده از آبى جهنده آفریده شده که از میان پشت و قفسۀ سینه بیرون مىآید.
مفسران در تفسیر این آیه به زحمت افتادهاند که منظور از صلب و ترائب چیست. واضح است که ترائب استخوان قفسه سینه است و صلب هم پشت. اما مگر ماء رجل از میان صلب و ترائببه وجود میآید؟
علامه شعرانی پاسخ خوبی به این ابهام دادند. فرمودند این آیه مثل آیه سوره نحل است که فرمود:
وَإِنَّ لَکُمۡ فِی ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةࣰۖ نُّسۡقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِۦ مِنۢ بَیۡنِ فَرۡثࣲ وَدَمࣲ لَّبَنًا خَالِصࣰا سَآئِغࣰا لِّلشَّـٰرِبِینَ (٦٦ نحل)
و بىتردید براى شما در چهارپایان نیز درس عبرتى است؛ شما را از آنچه در شکم آنهاست از [مجرایى] میان محتویات شکمبه و خون، شیرى پاک و خالص و گوارا بر آشامندگان مىنوشانیم.
یعنی همانطور که در این آیه منظور از بیرون آمدن شیر از میان شکمبه و خون چهارپایان، قدرتنمایی پروردگار عالم است که چگونه از شکم حیوان که جز شکمبه و خون چیزی نیست راهی گشوده است برای بیرون آمدن شیر سفید و پاکیزه، به همین وزان، از میان گوشت و استخوان و صلب و ترائبانسان راهی گشوده است برای بیرون آمدن نطفه که آن مایع حیات انسانی است.